در مجموعه هاي فرهنگي مديريتها بر اساس رفاقت ها و تعهدات است . تعهد بايد مدير رو وادار کنه که علم مديريت ياد بگيره .
هنر مديريت ذاتيه . خيلي ها اگه مدير بشن ، تخصص هاشون رو بر باد دادن .
پاترناليسم رو تحت عنوان پدر دلسوز معرفي مي کنيم .
1- اين مدير اختيارات مشروع داره . يعني از بدنه جامعه يه اختياراتي بهش ميدن که کاملاً مشروعه ، اختيار نامشروع نداره . يعني نمي تونه ظلم کنه .
اختيارات مشروع از طرف بدنه جامعه پذيرفته شده است .
2- ادراک
3- سيستم تشويق و تنبيه
اين مثلث ، مديريت پدرانه رو تشکيل ميده .
نتيجه :
1- رضايت شغلي رو براي نيروها ايجاد مي کنه . نيرو در کنار مديرِ پدر ، رضايت شغلي داره ، ولو حقوقش کمتر باشه .
2- امنيت شغلي داره . نيرو ميدونه که بدون دليل از مجموعه اخراج نميشه .
3- بهره وري نيرويي که رضايت شغلي و امنيت شغلي داره ، بالا مي ره .
4- وقتي يه مجموعه رضايت شغلي + امنيت شغلي + برنامه ريزي براي آينده دارن ، ارباب رجوع هم احساس رضايتمندي و شادابي مي کنن و در نتيجه مشتري مجموعه بيشتر مي شه .
5- در اين نوع سيستم به انسان بهره الهي مي رسه .
گزينه ها :
1- اختيارات : يه قانوني داريم که نبايد فراتر از اين قانون عمل کنيم .
ـ اختيارات بايد کاملاً براي زيردست ها جا بيفته .
ـ بايد بدونيد که مديريت يک هنره و اگر ذاتاً اين هنر رو نداره بايد بکشه کنار تا بتونه توان اصليش رو کشف کنه .
ـ مدير بايد به جامعه شناسي و روانشناسي و علوم تربيتي آشنا باشه .
( راجع به هر کدومشون مثلا 500 صفحه مطلب مفید و مربوط به مدیریت خونده باشه . )
دقت در اينکه سيستم مشارکت در اين نوع مديريت قراره کجا بره ؟!
چون بلد نيستيم مردم رو به مشارکت بگيريم ، مديريت پدرانه مون به مديريت استبدادي تبديل مي شه . مي گه هميني که هست .
" هميني که هست " خونه آخره . این نقطه ایست که مدیریت پدرانه تبدیل به مدیریت خودکامه میشود .
در مديريت پدرانه براي تصميم گيريهامون ، بحث خط دهي رو داريم . نيرو رو پرورش و خط بديم تا خودش برسه به نقطه و مسيري که داريم . یعنی ایجاد انگیزه و رساندن نیرو ها به نقطه تحریک و قیام .
اگر بحران پيش بياد ، مي تونه بگه " اگه من مديرم هميني که هست " ، وگرنه در موارد عادي هرگز .
در مديريت عادي سيستم رسيدن به نقطه تصميم گيري ، مشارکتيه . يعني نيرو خودش به اون نقطه برسه .
براي تصميمامون زمان بذاريم . شب نخوابيم ، صبح پاشيم تصميم گرفته باشيم .
ارتباط با زير دستان :
1- خيرخواهي : خيرشون رو بخواهيد . رشد شان و ترقی شان .
2- برادر و خواهري که زيردست تونه ، عين برادر و خواهر خودتون باشن .
از نظر ديني هم اجازه نداري بهشون بتوپي . اندازه اي که با خواهر و همسرت مي توپي ، بتوپ .
3- رفع مشکل کارمندان تا حد قانون و عرف نه تا حد بالا . یعنی : بنده مدير تو هستم ، خانواده تو نيستم ، مسئوليتي که نسبت به تو دارم ، اندازه مديريتمه . توقعش نبايد بالا بره ، بگيد تا اين حد نوکر شما هستم ، ولي بعضي چيزها جزء وظيفه من نيست . بعضي وقتها بخاطر علاقه ، يه قانون بد رو جا ميندازيم و بعد خودمون توي دردسر ميفتيم .
قانون مديريت اينه که تا يه حدي بري جلو که بتوني جمعش کني .
4- مدير بايد امين نيروهاش باشه .
بايد خيالش راحت باشه که اگه باهات دعوا کرد و آتويي ازش گرفتي ، فقط توي ذهنت تو مي مونه ، منتقل نمي شه .
5- مدير بايد با نيروهاش صادقانه برخورد کنه .
هنر پرهيز از راهکارهاي سياسي در مديريت فرهنگي .
ميخواد تشويق و تنبيه کنه ، حساسيت ايجاد مي کنه، چون سيستم تشويق و تنبيه بلد نيست. آکادميکي ياد گرفته ، روش فکر نکرده.
ما نبايد توقع داشته باشيم نيروهامون امين باشن ، ما بايد امين نيروهامون باشيم .
کلمه " بين خودمون بمونه " بي صداقتي است . شما بايد جوري مديريت کني که اگه يه روزي مديريتت رو بذارن کف ترازو ، از حرفهات خجالت نکشي .
اگه يه وقتي بي صداقتي يک مدير اثبات بشه ، اون روز ، روزِ افول اون مدير و زمين خوردنشه .
6- پرهيز از راهکارهاي امنيتي
فضا رو امنيتي نکنيد که بچه ها از اينکه در اين محيط کار مي کنن بترسن .
امنيت فضا با مديره و کاملاً هم غير محسوس . اصلاً نبايد نيرو حس کنه که فضا امنيتيه و ممکنه در اين مکان تخليه اطلاعاتي بشه .
7- هنر سکوت و تأمل
يه تصميمي مي خواي بگيري ، يه کم صبر کن ، همين الان نگو . فلان مشکل از نيروت ديدي برخورد نکن .
بين برخورد و ديدن مشکل حداقل 2 ساعت فاصله بذار . مچ نگير .
بين عمل و عکس العملت فاصله بده . عکس العمل با فاصله ، بهتر از عکس العمل بدون فاصله است .
بعضي وقتها ، سکوت ، بار عکس العملي داره . اگه مي خوايد مدير باشيد بايد هنر تأمل و سکوت رو ياد بگيريد .
يه ده درصدي مديريت بحران داريم که اونجا حتماً بايد عکس العمل فوري باشه ، ولي بعضي از مديران ما 24 ساعته توي مديريت بحران هستن !!!!؟
8- مسائل مالي در مديريت کانون اصلاً اهم نيست ، کارآفريني است .
به جاي اينکه دنبال سود مالي باشي ، سعي کن مسائل مالي ايجاد کني که آدمهاي بيشتري بيان سر کار و نون بخورن و برن .
هدف ما از مسائل مالي ايجاد شادابي و رضايتمندي در مردمه . پولامون رو خدا از جاي ديگه مي رسونه ، اين پولها براي ما پول نمي شه .
ما توي يه مسيري هستيم که قراره خدا پولمون رو ضمانت کنه .
9- رضايت مردم ، دعا کردن و کارآفريني بچه هامون
10- ارتباط با همکاران
يه نهادهاي همسو داريم که در يه جاهايي کمکمون مي کنن .
11- سعي کنيم کار خودمون رو خودمون بچرخونيم و انجام بديم .
12- تعامل با مديران موازي : رقيب نيستيم ، رفيقيم . و به زيرمجموعه تون کاملاً تزريق کنيد .
بايد براي نيروهامون جا بيفته که اين و اون نداريم ، همه يکي هستيم . فرقي نمي کنيم .
ببينن که مديران ما با همديگه تعامل دارن .
احترام امام زاده به متوليشه . اگه احترام به مجموعه همسو و موازيت نذاري ، نيروها هم احترام نميذارن ، به جون هم مي افتن .
13- هنر تفکيک بين شخصيت حقيقي و حقوقي
مدير وقتي وارد محل کارش ميشه نبايد صورتش داد بزنه که مشکل داره . زندگيت مال خودته ، کارت مال خودته ، ناراحتي ات مال خودته . بايد مدير ، فعال و پدري دلسوز وارد کار بشه .
مديران موفق کساني هستن که مشکلات شخصي شون رو مستقيم و غيرمستقيم به نيروهاشون تزريق نمي کنن ، بعضيها ميان مستقيم درددل مي کنن .
14- هنر رزق : تو چند جلسه درباره رزق صحبت کردیم باون جا مراجعه کنین .
15- هنر ادراک :
اگه ما بتونيم کاملاً همديگه رو درک کنيم ، يه کار غير ممکن انجام داديم . درک کامل وجود نداره .
هنر مدير ، درست حدس زدن است . نمي تونيم کامل درک کنيم .
مدير بايد اينقدر ميزان درکش از نيروش بالا بره که بتونه بهترين حدس ها رو بزنه .
16- جايگاه منطقي تخلف و تحريف :
هر انساني يه نقاط ضعفي داره که براي اون يه جايگاه منطقي براي تخلف و تحريف قائليم .
مگه ما نسبت به خدامون و بالا دستمون بدون تخلف و تحريفيم که توقع داريم نيروهاي ما روزانه تخلف نداشته باشن .
براي هر نيرويي يه درصدي از تخلف کاملاً منطقي است . نيرويي خوبه که درصدش پايين تره .
يه نيرويي درصد تخلفش مي ره بالا تا به نقطه تنبيه مي رسه .
يه درصد منطقي براي تخلف جزء درکه . از اين درصد منطقي به بعد ، پاي تنبيه باز مي شه ، و اون درصد قابل گذشته .
ـ گرفتن باز خورد کار مدير که در اصطلاح غربي بهش مي گن فيدبک .
ـ بحران و ناکامي
ـ آرامش دادن با راههاي انساني و ديني به جو کارمون .
توسل :
و مهمترين چيز براي استفاده از آرامش رو داريم ، اما قدر نمي دونيم : بيايد کنار نيروهاتون سينه بزنيد . اينقدر تأثير مثبت در نيروي شما داره که حد نداره .
بسياري از مشکلات کساني که با من دارن ، وسط سينه زني حل مي شه .
ما امام حسين (ع) داريم . چرا از اين داستان استفاده نمي کنيد ؟
هيئت ، مرکزي است که پاترناليزم رو در سيستم جا ميندازه .
ما موظف به تظاهر براي امام حسين (ع) هستيم . موظفيم که نيروي ما گريه کردن و سينه زدن ما رو ببينه . پشت اين تظاهر دستوره . اگه نبينه اعتمادش از بين مي ره .
کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز
تلگرام :
@rahpouyancom
هیئت شهداي غواص (روضه الجواد(ع))شیراز...برچسب : نویسنده : 1rozatoljavadshiraz1 بازدید : 26