آخرالزمان

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    قتل و خونریزی برای آنها یک امر بسیار ساده و بی اهمیت خواهد بود و از کارهای زشت دوری نمی کنند.
    اگر از آنها متابعت کنی تو را از خود می رانند و اگراز آنان فاصله بگیری تو را مورد غیبت و عیب جوییقرار می دهند، اگر با تو سخن بگوید دروغ می گویند و اگر آن مردم را امین خویش قرار دادی به تو خیانت می کنند بچه های آنها با ناز و نخوت زندگی می کنند وجوانانشان بی باک و از خود راضی هستندچندان که مردم را از بی تربیتی خویش عاجز می کنند پیروان آنها امر به خوبیها و نهی از بدیها نمی کنند. عزت جستن به وسیله آنها ذلت و خواری است، مطالبه موجودی آنها فقر و ناتوانی است.a
    شخص عاقل در میان آنها گمراه به شمار می آیدو امر به معروف کننده مورد تهمت و افترا قرار می گیرد افراد با ایمان و صاحبان تقوا در میان ایشان ضعیف خواهند بود، اما افرادفاسق در میان آنها با شخصیت حساب می شوند، کارهای خوب و سنتهای الهی در میان این جمعیت بدعت محسوب می شود و از طرفی بدعت در میان آنها سنت به حساب می آید.
    در چنین زمانی که مردمش دارای چنین خصوصیات اخلاقی شده اند،خداوند اشرار و مردم بد را بر آنها مسلط می کندو دیگر دعاوی خوبان اجابت نخواهد شد. در این زمان است که: همچنانکه دین به واسطه من آاز شد توسط فرزندم مهدی علیه السّلام خاتمه می یابد … در آخر الزمان امت من در سایه زمامداری ستمگر به بلاهایی مبتلا می شوند که مانند آن را نشنیده اند و به اندازه ای عرصه بر مردم تنگ می شوند که پناهگاهی برای خود پیدا نمی کنند.
    در این هنگام خداوند مردمی از عترت و اهل بیت من بر می انگیزد که جهان را پر از عدل و داد می کند چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد، از ویژگی های او این است که اهل زمین و ساکنان آسمانها او را دوست می دارند و آسمان بارانهای خودش را می بارد و زمین برکاتش را در اختیار مردم قرار می دهد.»
    پی نوشت: خصایص المهدی، ۳۹-۴۰.

    روایات مختلفی از امامان معصوم، روحیات مردم را در آخرالزمان توصیف می‌کند که به بعضی از آنها اشاره می‌شود:  چشم و هم چشمی: امام صادق فرمود:« مردم مدام به یکدیگر نگاه می‌کنند و می‌کوشند از هم کم نیاورند.» قساوت قلب: امام صادق فرمود:« دل‌های مردم سخت، چشمان‌شان خشک و ذکر خدا برای آنان سنگین می‌گردد.» ریا و عجب: علی علیه السلام فرمود:« زمانی خواهد آمد که مردم عبادت را سبب برتری خود بر دیگران می‌دانند.» غرور و خودبینی: پیامبر اکرم فرمود:« کبر و غرور در قلب ها نفوذ می کند، همان‌گونه که زهر در بدن پخش می‌شود.» عدم روحیه حق طلبی: امام صادق فرمود:« مردم با کسی هستند که پیروز شود. » و در روایت دیگر فرمود:« راه خیر خالی می شود و کسی آن را نمی‌پیماید.» و نیز فرمود:« مردم به اهل شرّ اقتدا می‌کنند.» پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام تملق و چاپلوسی نیز رواج می یابد. مردم در سخنان باطل و ناروا از یکدیگر سبقت می گیرند. شنیدن قرآن بر مردم سنگین و شنیدن سخنان باطل بر آنان سبک و خوشایند می گردد. مردم آشکارا به هم تهمت می‌زنند. امام صادق علیه السلام در روایتی فرمود: « مردگان مسخره می شوند و هیچ کس ناراحت نمی‌شود.» گرسنگی و کمبود مواد غذایی: امام صادق علیه السلام فرمود:« پیش از ظهور مهدی علیه السلام ناگزیر سالی فرا خواهد رسید که مردم در آن گرسنه می‌شوند و ترس شدیدی از کشته‌شدن و ضرر به اموال و جان‌ها و محصولات آنها را فرا می گیرد؛ همه‌ی اینها در قرآن بیان شده است.» آن گاه آیه 155 سوره‌ی بقره را تلاوت فرمود:« ولنبلونکم بشیء من الخوف والجوع نقص من الاموال والانفس والثمرات و بشر الصابرین » ضعف دینداری: پیامبر اکرم درباره‌ی ضعف دینداری در مردم آخرالزمان فرموده است:« مردم به دنیا مشغول و از آخرت غافل می‌شوند. تقوا رونق ندارد. از مساجد صدای اذان به گوش می‌رسد اما قلب‌های مردم از ایمان خالی است.» امام صادق علیه السلام فرمود: « هنگامی که قائم علیه السلام ظهور می‌کند، بسیاری از کسانی که خود را معتقد به او می‌دانستند، به او بی‌اعتقاد می‌شوند و به مذهب پرستندگان ماه و خورشید در می‌آیند.»
    منابع: ‌ بحارالانوار، ج 52، ص 364، حدیث 137 ---------- غیبه النعمانی بحارالانوار، 52/264 حدیث 148 بحارالانوار، ج52،‌ ص 228 و 229، حدیث 93 بحارالانوار 52/259 حدیث 14 بحارالانوار 52/258حدیث 147 بحارالانوار 52/259حدیث147 بحارالانوار 52/264حدیث148 بحارالانوار 52/278حدیث 173 نهج البلاغه - ص 265 حدیث 151 بحارالانوار 52/192حدیث26 بحارالانوار 52/256حدیث 147 علی علیه السلام بحارالانوار 52/256حدیث147 مراجعه شود به: نشانه های مردم در زمان غیبت حالات مردم در آخرالزمان رابطه انسان با پدر و مادر در آخرالزمان روابط مردم در آخرالزمان روابط همسایگان در آخرالزمان فتنه های شیطان در زمان ظهور امام مهدی علیه السلام بی ارزش شدن خون مردم تدریجی بودن نشانه های ظهور امام مهدی علیه السلام گسسته شدن پیوند خویشاوندی شکسته شدن حرمت انسان جدا شدن مردم بر اثر بلا و گرفتاری رویارویی امام مهدی علیه السلام با جاهلان دین مردم در آخرالزمان ترس و اضطراب همگانی قرآن پیش از ظهور حضرت مهدی عج مصرف اموال در راه باطل مسخ انسان - فصلت : 16 سختی پیش از ظهور  خصوصیات مردم در آخر الزمان خصوصیات مردم در آخر الزمان
     
     
    اميرمومنان حضرت علي ( ع ) در خطبه اي معروف به خطبه البيان در قسمتي ازآن مي فرمايند : پيغمبر اكرم بر من فرمود : تجتمع في امتي مع الخصلتي لم تجتمع في غيرها . صد خصلت در امت من جمع خواهد شد در آخر الزمان ، كه در هيچ امت غير اسلامي اين صفات جمع نخواهد شد .  افرادي كه در آن جلسه حضور داشتند از حضرت در خواست كردند آن ويژگي ها را براي ايشان تشريح فرمايند . حضرت امير (ع) پس از حمد و سپاس خداوند متعال ، يادي از پيغمبر نمودند و بعد فرمودند : من شما را خبر دهنده ام به آنچه كه در بعد از من مي گذرد و به آنچه كه در آخرالزمان به وقوع مي پيوندد تا خروج صاحب الزمان كه بپا دارنده امر ما و از ذريه فرزندم حسين (ع ) است . اهل علم پرسيدند كه آن واقعه در چه هنگام است ؟ايشان فرمودند زماني كه اين خصلتها نمايان شود و آنها بدين شرحند :
    زماني كه مرگ در فقها شايع شود ( حال يا مرگ طبيعي و يا مرگ فقه ) . امت محمد (ص ) نمازها را ضايع كنند و از شهوات پيروي كنند . امانتداري كم و خيانتها فراوان گردد . مسكرات را بياشامند . دشنام دادن به پدر و مادر شعارشان گردد . به سبب كينه و دشمني با يكديگر نمازي در مسجد به پا دارند و از آن بعنوان خورد وخوراك استفاده شود . در انجام گناهان زياده روي و در انجام كارهاي خوب كم كاري كنند . بركت از سال و ماه و هفته و روز و ساعت برداشته مي شود . آب و هواي در فصل باريدن باران آب و هواي تابستان باشد و باران نبارد. پسر كينه پدر و مادر را بر دل گيرد . اهل آن دوران چهره هاي پاكيزه و باطن هاي زشت دارند . هر كس كه آنها را مشاهده كند در شگفت شود و هركه با او معامله كند به او ستم روا دارند . چهره هايشان بسان آدميان و دلهايشان دلهاي شياطين است. آنان از گياه سدر تلختر و از مردار گنديده تر و از سگ نجس تر و از روباه حيله گرتر هستند .
    آز و طمعشان از مشعب (كه در عرب، ضرب المثل طمع است) بيشتر و از حيوان مبتلا به بيماري گري چسبنده ترند . آنان را از منكري كه انجام مي دهند، نمي توان نهي نمود. وقتي با ايشان سخن گوييد، تكذيب كنند و اگر امينشان دانستي به تو خيانت كنند و اگر از آنها رو برگرداندي عيب تو را گويند . اگر تو را مالي باشد به تو رشك برند و اگر در بذل مال بخل كني كينه ات را به دل گيرند . و در مقابل پند،تو را دشنام دهند . دروغ بسيار شنوند ومال حرام بسيار خورند . ربا را حلال مي دانند . خوردن مسكرات و سخنان شر و فتنه انگيزو  افسانه هاي دورغ و حرام وشادماني و نشاط و آوازه خواني به غنا و ساز و نوازها را جايز شمارند . فقير در ميانشان خوار و پست و مومن را ناتوان و پست دانند . دانا در نزدشان بي قدر است . و فاسق در نزدشان گرامي ، ستمكار در نزدشان بزرگ و ناتوان در نزدشان ناچيز و صاحب قدرت در نزدشان مالك و ثروت در نزدشان دولت است . امر به معروف و نهي از منكر نكنند . امانت را غنيمتي دانند كه در تصرفش هيچ رد و منعي نيست . زكات مال خود را دفع كردن نوعي ضررميدانند. مردان كوركورانه از زنان خود فرمانبرداري مي كنند. در آن زمان فرزندان زنا فراوان گردد. پدران هر كار زشتي را از فرزندان خود ببينند، خوشحال و مسرور گردند و آنها را از انجامش بر حذر ندارند . مرد از زن خود عمل زشت را به راي العين ببيند و او را نهي نكند . اگر در موردشان سخن زشتي گفته شود ترتيب اثر ندهند . پس آنان ، آن بي غيرتاني هستند كه خدا نه سخني ازآنان پذيرد و نه كار درستي و نه عذر و پوزشي . خوراك چنين اشخاصي حرام و ازدواجشان ازدواج گناه است كه كشتن آنها در شريعت اسلام امري روا و رسوا كردنشان در ميان عام وخاص جايز شمرده مي شود . و در روز رستاخيز در آتش دوزخ جاودانه خواهند شد . و در مقابل پدر و مادر خود سر به نافرماني بردارند . در حقشان جفا دارند و همتشان را بر نابودي برادر خود گمارند . زنان همسري از زنان براي خود اختيار كنند و خودشان را براي همجنس خود بيارايند. آنچنانكه عروس خود را براي شوهرش مي آرايد . دولت كودكان در هر جا آشكار گردد.
     خواندن زنهاي خواننده و رقاصه و غناهاي حرام، حلال شود . اكتفا كردن مردان به مردان و زنان به زنان روا باشد . زنان بر زين ها سوار شوند . و بر شوهر خود استيلا داشته باشند . و در هر امري سلطه خود را اعمال كنند . در آن زمان نواي اهل فجور بلند شود .. مردم فسادوغنا را دوست دارند . وبه حرام و ربا معامله كنند . علمايشان سرزنش گردند. در ميان ايشان ريختن خون فراوان گردد. قضاتشان قبول رشوه كنند . مردم سه گونه حج را به جاي آورند: ثروتمندان براي گردش و استراحت، ميانه حال براي تجارت و فقرا براي گدايي . در آن دوران احكام باطل ، ناچيز و اسلام سبك شمرده شود . و دولت شريران و بدكاران آشكار گردد. ستمگري روا باشد و ستم پيشگي در تمام شهرها معمول گردد. در چنين زماني تاجر در تجارت خود دروغ گويد و زرگر در زرگري خود و هر صاحب صنعتي در صنعت خود. پس كسبها اندك شود و راههاي معيشت تنگ شود . در مذاهب و روشها اختلاف روي دهد . و فساد رو به تزايد نهد و رشد و هدايت كم شود . دلها سياه شود و پادشاهان ستمكار بر آنان حكومت كرده ميانشان داوري نمايند. چون اين زمان پيش آيد، دانشمندان و دانايان مي ميرند و دلها فاسد مي شود . گناهان رو به فزوني مي نهند و قرآنها به كناري گذاشته مي شود. مساجد تخريب و آرزوها دور و دراز مي گردد. اعمال نيك تقليل مي يابد . حصارها و پايگاهها براي جلوگيري از حوادث بزرگ در شهرها بنا مي شود . در چنين زماني اگر كسي از آنها در شبانه روز نماز گزارد، چيزي در نامه اعمالش ثبت نمي شود و نماز از او پذيرفته نمي شود. زيرادر آن حال كه نماز مي گزارد در اين فكر است كه چگونه در حق مردم ستم روا دارد و چگونه با مسلمانان نيرنگ كند . آنان رياست را براي فخرفروشي و مباهات و وسعت دادن به دامنه ستمگران طلب كنند . مساجدشان تنگ  مي شود . و كافر در حقشان حكم مي كند. برخي بر برخي ستم روا مي دارند و بعضي از آنها بعضي ديگر را از سر كينه و دشمني مي كشند . آنان بر آشاميدن مسكرات فخر مي فروشند . در مساجد سازها و نوازها به صدا درآيد و كسي نيست كه آنان را از اين عمل بازدارد . بزرگانشان زنا زادگان و مردمان پستند . در آن زمان افرادي صاحب مال و منال هستند كه مالك آن نيستند . آنان افراد پست و پليدي هستند از فرزندان پست و پليد . روسا رياست را به كسي تفويض كنند كه در خور چنين مقامي نيست . سخناني جز دشنام بر زبان نياورند. كردارشان از سر توحش باشد و آنچه انجام مي دهند برآمده از جنس باطنشان باشد. يعني پستي باطن خود را نشان  مي دهند .آنان در زمره ستمكاراني هستند كه در ستمگري از چيزي فروگذار نكنند . بزرگانشان بخيلان و گدايانند. بدعتها آشكار شود . فقهايشان آنگونه كه خواهند فتوا دهند . هر كس مكنتي دارد، نزدشان بلند مرتبه و هركه را دانستند فقير و بيچاره است، نزدشان خوار و پست مي شود . فقير و محتاج، نزدشان مهجور است و كينه اورا بدل مي گيرند . دارا و ثروتمند مورد محبتشان . آنكه شايسته است حلق و گلويش گرفته و و راهها بر رويش بسته است . هر كس سخن چين و دروغگوست، قدر بيند .
    اما خداوند اين دسته از مردم را سرافكنده و چشم دلشان را كور مي گرداند . خوراك آنها گوشتهاي فربه و تيهوست و پوشاكشان خز يماني و ابريشم . شهادت دادن را به يكديگر قرض مي دهند . و كارهاي خود را از سر ريا و خودنمايي انجام مي دهند . عمرهايشان كوتاه مي شود و سخناني جز گفتار سخن چينان نزدشان اعتبار نداشته باشد . كارهايشان زشت و ناپسند و دلهايشان نسبت به هم ناهمگون است . باطل را درميان خود آموزش دهند و از كارهاي زشتي كه مي كنند باز داشته نمي شوند .  نيكانشان از بدانشان در هراسند . در غير ذكر خداي تعالي پشتيبان يكديگرند .به آنچه كه در ميانشان حرام شمرده مي شود وقعي ننهند. با يكديگر نامهربان باشند و به هم پشت كنند . اگر شخص شايسته اي را ببيند در مقام انكار و ردش برآيند . اگر گناهكار و سخن چين ببينند او را استقبال كنند و كسي كه به آنها بدي كند او را تعظيم كنند .  بزرگان خود را خوار شمارند . مردمان پست و فرومايه به سهولت نردبان ترقي را بالا روندو پريشان عقلي و ديوانگي فزوني يابد . در آن زمان برادري به نيت تقرب به خداي تعالي بسي اندك و پولهاي حلال در نهايت ناچيزي است . مردم به بدترين حالت خود باز ميگردند . در آن زمان دولتها بر محورشياطين مي چرخند . و پيشه شان ظلم و ستم كردن به ناتوانان و گدايان است .
    يوزپلنگ لباس شكاري را كه شكمش را دريده است به تن مي كند . ثروتمند به آنچه دارد بخل مي ورزد و نادان آخرت را به دنياي خود مي فروشد . پس واي بر فقير و آنچه كه در آن زمان از زيان و خواري است كه بر او وارد مي شود . تا اورا بيچاره و ضعيف كنند . زود باشد كه فقرا در طلب آنچه كه برايشان حلال نيست برآيند كه اگر چنين شود زيانهاي بد به ايشان رو كند كه توان مقابله با آن را ندارد ، آگاه باشيد كه اول فتنه از يك محلي به نام حجري و رقتي شروع مي شود و در آخر به سفياني و شامي منتهي مي شود . شما در هفت طبقه دسته بندي مي شويد : طبقه اول كساني كه در فزوني تقوي و پرهيز كاري سرآمدند كه تا سال هفتادپس از هجرت زندگي ميكنند . طبقه دوم اهل بذل و بخشش و مهرباني هستند كه تا سال دويست و سي هجرت يافت مي شوند . طبقه سوم اهل پشت كردن به يكديگر و بريدن از هم هستند كه تا سال پانصدوپنج هجري يافت مي شوند . طبقه چهارم اهل سگ صفتي و رشك بردن به يكديگرند كه تا سال هفتصد هجري وجود دارند .
     طبقه پنجم اهل باد به بيني افكندن و تكبر و بهتانند كه تا سال هشتصدو بيست هجري دوام آورند . طبقه ششم اهل خونريزي و اضطراب و صفتهاي بد و دشمني و.... هستند كه مردمان فاسق پيشه در اين برحه ظهور و بروز پيدا مي كنند . و تا سال نهصدو چهل هجري يافت مي شوند . طبقه هفتم مردماني هستند مكر پيشه و نيرنگ باز ، ستيزه جو ، فاسق و پشت به يكديگر مي كنند و از ديگران مي برند و كينه هم را بدل مي گيرند . آنان اسباب بازي هاي بزرگ فراهم آورده و مرتكب شهوات مي شوند و به خراب نمودن شهرها ، خانه ها و انهدام ساختمان و قصرها همت دارند .  در اين طبقه لعنت شده اي از بياباني بديمن پديدار مي گردد و در همين طبقه هست كه پرده حيا به كنار مي رود و وضعيت بدين منوال است تا مهدي(عج ) ظاهر گردد .  در آن هنگام بزرگان اهل كوفه و عرب بپا خواستند و گفتند اي اميرمومنان براي ما زمان وقوع اين فتنه ها و امور بزرگي را كه ياد فرمودي ، بيان فرما كه هر لحظه ممكن است قلبهاي ما از شدت وحشت و اضطراب شكافته شود و روح ما از بدن ما مفارقت كند كه اگر چنين شود بر جدايي ما از شما بايد بسي تاسف خورد. اميدواريم كه خداوند از ما بدي و مكروهي را متوجه شما ننمايد . علي ( ع ) پس فرمودند : «قضا در آنچه شما در طلب آن هستيد جابجا شده است.
     هر نفسي طعم مرگ را مي چشد» . آنگاه همه از اين كلام حضرت به گريه افتادند . ايشان ادامه دادند آگاه باشيد كه بعداز آن فتنه ها ، امري بوقوع مي پيوندد كه خبر مي دهم شما را از امر مكه و مدينه از گرسنگي غبار آلوده و مرگ سرخ . اي واي بر اهل بيت پيغمبر وشريفان از گرسنگي و گراني و احتياج و ترس كه به آنها رخ نماياند تا آنجا كه در بدترين حالي بسر برند . از مساجد درآن زمان هيچ صدايي به گوش نمي رسد و هيچ دعايي در آن مستجاب نمي شود و هيچ خير و زندگي بعد از آن نيست . درآن زمان پادشان كفار زمام امور مسلمين را در دست گيرند و برآنان حكومت كنند . و هر كه نافرماني كند او را بكشند و هر كه فرمان برد دوستش بدارند . نخستين كساني كه زمام امر مسلمين را بدست مي گيرند و مالك برآنان مي گردند بني اميه اند و بعد از آنها بني عباس هستند و چه بسيار انسانهايي كه در ميان آنها به قتل رسيده و غارت مي شوند .
    اي واي بر كوفه و آنچه برآن وارد مي شود از سفياني در آن زمان كه او از ناحيه حجر بيايد با اسبهاي قوي بتازد كه بر آن اسبها مردان همچون شيران دلاور و كركس هاي شكاري سوارند . و سر كرده آنان شخصي است كه نامش با حرف (( شين )) آغاز مي شود. جواني كه اشتراست( يعني پلك او روي چشمش افتاده و يك چشم است) و اميرمومنان داناي به نام اوست ، بيرون مي آيد و بزرگان بصره را كشته و زنان را به اسارت مي برد و چند جنگ در آنجا واقع مي شود و درغير اين سرزمين نبردهايي در ميان تل ها و پشته ها بوقوع مي پيوندد . پس شخصي گندمگون در آنجا كشته شود . درآن سرزمين بت مورد پرستش قرار ميگيرد. مسير آن شخص از آنجا آغاز مي گردد و بر نميگردد مگر با زنهايي كه اسير كرده است. نشانه خروج سفياني تجديد بنا شدن پايگاهايي است در شهرها ، پايگاهي در شام ، در عجوز ، حران ، باسط ،بيضا ، كوفه ، شوشتر ارمينه ، موصل ، حمدان ، دغه ، ديار يونس ، حمس ، مطريه ، رطقا ، رهبه و هند قلعه خواهد بود . براي او وقايع و جنگهاي بزرگي خواهد بود. حمله اول او به حمس است . پس از آن به رقع و بعد به قريه صيبا ، راس العين ، نصيب العين ، موصل ، بغداد ديار يونس و تا لجمه كنار هم آيند و نبرد سختي واقع شود كه هفتاد و دو هزار نفر درآن كشته شود كه اين نبرد از فلسطين شروع مي شود و تا سوريه ادامه دارد .  سفياني هركس را كه نامش محمد ، علي ، فاطمه ، حسن ، حسين ، جعفر ، موسي ، زينب ، خديجه و رقيه است، از روي بغض و كينه اي كه به آل محمد(ص) دارد به قتل مي ساند. آنگاه به تمام شهرها رسولاني مي فرستد تا بچه ها را براي او جمع كند. آنگاه روغن زيتون رابراي سربه نيست كردن آنها مي جوشاند. بچه ها به او مي گويند اگر پدران ما نافرماني تو را كردند ما چه گناهي كرده ايم ؟ اما به سخنان آنان وقعي ننهاده و هر كه را كه همنام آن كساني كه نام برده شد در آن انداخته و مي جوشاند . آنگاه به جانب كوفه رهسپار مي گردد. شهر را دور زده در كوچه هايش بسان فرفره مي چرخد و با مردمان همان معامله كند كه با كودكان كرد . او بر دروازه كوفه هر كه را نامش حسن و حسين باشد بردار كشد . در اين هنگام خونهاي ريخته شده مردم كوفه به جوش مي آيد همچنان كه خون يحيي بن ذكريا به جوش آمد . او كه چنين امري را مي بيند يقين به هلاكت خود پيدا مي كند. از ترس به كوفه پشت كرده و آنگاه به جانب شام حركت مي كند. راهي را كه آمده برمي گردد و تا آن هنكام كه وارد شام شود كسي را كه مخالفت كند، نمي بيند و چون داخل شهر شام شود به شرب خمر و انواع معصيتها مشغول گردد و ياران خود را به ارتكاب چنين گناهاني وادار  مي كند . پس از چندي ديگربار سفياني در حالي كه حربه اي بر دست دارد زني را به بعضي از ياران خود مي دهد تا با او زنا كنند. او به يكي از يارانش مي گويد در وسط راه يعني جلوي چشم مردم چنين كاري را انجام دهد. آن شخص مرتكب چنين عمل قبيحي مي شود و بچه اي را بدنيا مي آورد. اينان بچه را از شكم اين زن بيرون آورده و در راه مي اندازند . از چنين عملي  فرشتگان در آسمانها پريشان احوال مي گردند. از اين رو خداوند فرمان خروج قائم از ذريه علي (ع ) كه صاحب الزمان است صادر مي كند . خبر خروج او در همه جا شايع مي شود در اين هنگام جبرئيل در بالاي صخره بيت المقدس فرود مي آيد  و اهل جهان را ندا كند كه حق آمد و باطل رفت . پس از اين فرمايشات حضرت امير آه سردي از دل كشيده و ناله حزن آوري سر داده و اين اشعار را انشا فرمودند : پسركم زماني كه طايفه ترك لشكرآرايي كرد منتظر ولايت مهدي ما باش كه به عدالت داوري مي كند . پادشاهان روي زمين كه  از آل هاشمند ذليل مي شوند وكساني كه لذت طلب و بيهوده گو هستند از ايشان بيعت گرفته مي شود .  از جمله كودكي كه هيچ رايي از خود ندارد و هيچ جديتي نكند و صاحب عقل و تدبير نباشد .  پس از آن قائم به حق راستي كه از شمايان است قيام مي كند و به كمك حق و حقيقت مي آيد . او كه جانم به فدايش هم نام رسول خداست . اي پسرانم او را خوار مسازيد و بشتابيد به سويش . پس جبرئيل دوبار ندا سر دهد. يكبار صبح و يكبار شب و گويد اي بندگان خدا بشنويد آنچه را كه مي گويم به درستي  اين است مهدي آل محمد ( ص ) كه از سرزمين مكه خروج كند پس او را اجابت كنيد .  در ادامه فرمايشات حضرت به موارد ديگر مانند وصف شمايل حضرت مهدي ( عج ) و اخلاقياتش ، نام بردن اسماء يارانش ، چگونگي ياران امام زمان و چگونگي پيوستن سيصدو سيزده نفر به ايشان را مطرح مي كنند . حضرت بعد از اينكه شب ظهور خودشان را به مكه مي رسانند، سه مرتبه از نظر ياران غيبت مي كند تا يارانش را  امتحان كند. بعد از آن خود را ميان صفا و مروه به ايشان مي رساند و مي فرمايد تا زماني كه با من بر سي خصلت كه دائم بر آن خصال باشيد و چيزي از آن را تغيير ندهيد بيعت نكنيد. بر كاري كه بر انجامش پاي مي فشارم  مطمئن نيستم و در مقابل بر ذمه من است كه هشت نكته را در مورد شما رعايت كنم . ياران مي گويند برما ذكر فرما كه ما فرمانبرداريم .پس حضرت مي فرمايد : بيعت مي كنم بر شما بر اينكه بر من پشت نكنيد. دزدي نكنيد. مرتكب زنا نگرديد .كار هاي حرامي از شما صادر نگردد . فحشا و منافي عفتي بجا نياوريد . احدي را مورد ضرب و شتم قرار ندهيد مگر به حق . طلا ، نقره ، گندم و جو را ذخيره و انبار نكنيد . مسجدي را ويران نسازيد . به دروغ شهادت ندهيد . به فرد مومن زشت نگويید . ربا نخوريد . در سختي ها صبر پيشه سازيد . فرد يكتا پرست را لعن و نفرين نكنيد . مسكر نياشاميد . طلا زيور خود نسازيد و ابريشم و ديبا نپوشيد . آنكه از مهلكه مي گريزد دنبال نكنيد . از سر حرمت، خوني را نريزيد . با مسلمانان نيرنگ نكنيد . به كافران و منافقان تمايل نشان ندهيد . جامه هاي خز بر تن ننماييد . سجده بر خاك كنيد . و تكيه بدانيد . بي عفتي و كار زشت را نا روا شمريد . فرمان به كارهاي پسنديده كرده و منكرات را نهي كنيد .  چون شما اين كارها را به انجام رسانيد، برمن است كه ياري غير شما بر نگزينم . نپوشم مگر آنچه كه شما مي پوشيد . نخورم مگر آنچه را كه شما مي خوريد . سوار نشوم مگر به آنچه كه شما سوار مي شويد . نباشم مگر آنجايي كه شما باشيد و نروم مگربه جايي كه شما آنجا مي رويد . و به اندك مالي از دنيا خوشنود شوم و زمين را از عدل و داد پركنم هر چند كه زمين از جور وظلم پر شده باشد . و همچنين تنها وتنها بندگي خدا كنم و به شما وفادار بمانم . آنچنانكه شما بر من وفاداريد .  آنان گويند بر اين امر خشنوديم كه با تو بيعت كنيم . آنگاه حضرت با تك تك آنان دست ميدهد و در چنين زماني است كه حضرت در ميان مردم ظاهر گردد . مردمان با ايمان بر او سر خضوع فرود آورند و شهرها بر زير فرمانش قرار گيرند . آخرالزمان از زبان پیامبر/ روزگاری که دینتان: پول، قبله گاهتان: زنان و کاسبانتان رباخوار می شوند
    فرهنگ > دین و اندیشه - ویژه نامه رحلت پیامبر خاتم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) / آخرالزمان بر اساس روایات پیامبر در منابع مشترک شیعه و اهل سنت  
    غربت چیست؟ پیامبر فرمود" اسلام در غریب ظهور کرد و در آخرالزمان نیز غریب خواهد شد. چه بسیارند مسلمانان که از اسلام جز پوسته ای وارونه بر خویش ندارند."
    از علی (ع) پرسیده شد:" آن زمان چه زمانی است" پاسخ گفته شد:" زمانی است که پست فطرتان همه جا را پر می کنند، بزرگواران کمیاب می شوند، روزگاری است که پادشاهان چون درندگان، تهیدستان طعمه آنان، راستی غارت می شود و دروغ فراوان می گردد. مردمانشان با زبان تظاهر به دوستی دارند اما در دل دشمن هستند. گناه همه جا را فرا می گیرد و علنی به گناه افتخار می کنند و اسلام را چون پوستینی واژگونه می پوشند"( نهج البلاغه . خطبه 108)
    احادیثی بی شمار از پیامبر اکرم حضرت محمد رسول الله(ع) در بحارالانوار جلد 22ص453و کنزالاعمال درباره روزگار غریبی اسلام در آخرالزمان از شیعه و اهل سنت نقل شده که در اینجا به انها اشاره می کنیم :
    شخصیت های بزرگ، حیله گر خوانده می شوند
    روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد ، شخصیت های بزرگ در نزد آنها حیله گر خوانده می شوند و اشخاص حیله گر در نزد مردم، با شخصیت و وزین خوانده شوند .
    مومن در نزد آنان حقیر و بی مقدار می شود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند باشد ، کودکانشان پلید و گستاخ و بی ادب و زنانشان بی باک و بی شرم و بی حیا شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلت و درخواست چیزی از آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است .
    در آن هنگام خداوند ، آنان را از باران به هنگام، محروم سازد و در وقت نامناسب بر آنها ببارد .
    اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند
    زمانی بر مردم بیاید که چهره هایشان چهره های آدمیان ولی دل هایشان دل های شیاطین باشد ، بسان گرگان درنده خونریز باشند. از منکرات اجتناب نکنند، پیوسته به کارهای ناپسند خویش ادامه دهند ، اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند و اگر خبری برایشان بازگویی تو را دروغگویی شناسند و چون از آنها غایب باشی غیبتت کنند . افراد بد بر آنان مسلط شود که آنان را به انواع عذاب معذب دارند، نیکانشان دعا کنند ولی اجابت نشود.
    شکم هاشان خدایان آنها، و زنانشان قبله گاهشان و پولشان دین شان
     در جایی دیگر رسول خدا فرمود : زمانی بر مردم بیاید که شکم هاشان خدایان آنها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پول شان دین شان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند .
    از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد ولی دلهایشان از جهت هدایت خدا خراب شود .
    به چهار بلا مبتلا شوند. نخست: تجاوز به ناموس شان
    در آن روزگار است که خداوند، آنها را به چهار بلا مبتلا سازد . نخست: تجاوز به ناموسشان و دوم: هتک حرمت از ناحیه زورمندان و ثروتمندانشان ، سوم: خشکسالی، چهارم: ظلم و ستم از جانب زمامداران و قاضیان .
    اصحاب از سخنان آن حضرت سخت به شگفت آمدند و گفتند : یا رسول الله ! مگر آنها بت پرست هستند؟ پیامبر فرمود : آری هر پول و درهمی به نزد آنها بتی است که در حد پرستش به آن تعلق خاطر دارند .
    آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد
    از پیامبر خدا در منابع شیعه و اهل تسنن روایت شده است که در جایی دیگر فرمود:
    روزگاری بیاید که مردم شان آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد. در آن هنگام، خداوند آنها را به سه بلا دچار سازد : نخست آنکه برکت از مالشان بگیرد ، دوم: ستمگران را بر آنها مسلط سازد و سوم انکه بی ایمان از دنیا بروند .
    یکی از اصحاب از پیامبر پرسید: یا رسول الله دین مردم شان چگونه خواهد بود؟پیامبر فرمود : زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند . دینداری شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.
    از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند
    در جایی دیگر در بحارالانوار جلد52ص190 پیامبر فرمود : زمانی برسد که از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند ، آنچنانکه گروهی به دین خدا در جهان خوانده شوند در حالی که همین گروه از هرکسی از اسلام دورتر باشند. مسجدهاشان از حیث ساختمان آباد ولی از نظر هدایت، خراب باشد.
    در میان مردمانشان قرآن و اهل آن در اقلیت باشند. مومنانشان در میان مردم باشند ولی در میان آنها نباشند، با مردم باشند ولی براستی با مردم نباشند ، زیرا هدایت با ضلالت همراه نیست گرچه در کنار یکدیگر باشند .
    به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند
    در بحار ج 77ص369 آمده است پیامبر در اواخر عمر خود اصحاب را جمع کردند و فرمودند: زمانی بر مردم بیاید که اخلاق انسانی از آنان رخت بربندد چنانکه اگر نام یکی را بشنوی به از آن بود که آن را ببینی یا اگر او را ببینی به از آن است که او را بیازمایی. چون او را بیازمایی، حالاتی زشت و ناروا در او مشاهده کنی .
    دینشان پول و قبله گاهشان زنانشان شود. برای رسیدن به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند نه خود را در پناه اسلام دانند و نه به کیش نصرانی زندگی کنند . بازرگانان و کاسبان شان رباخوار و فریبکار ، و زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. در آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هر چه دعا کنند به اجابت نرسد .
    آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که...
    روزگاری خواهد امد که مردمانشان به پراکندگی مصمم باشند و از هماهنگی و اتفاق نظر و اتحاد بدور شوند. آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که گویی آنان خود پیشوای قرآن بودند نه قرآن پیشوای آنها . از حق جز نامی نزد آنها نمانده باشد و از قرآن جز خط و ورقی نشناسند. بسا یکی در درس قرآن و تفسیر وارد شود ، هنوز جا خوش نکرده از دین خارج شود . و چون در آخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون روایات جدید شود، کمتر کسی از شماست که دینش را حفظ کند.
    هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد
    در کنزالاعمال حدیث 31008 آمده است یکی از اصحاب پرسید دین خدا چگونه خواهد شد؟
    پیامبر(ص) فرمود : زمانی بر مردم بیاید که هیچ دیندار دینش برایش سالم نماند جز اینکه از قله کوهی بگریزد یا از سوراخی به سوراخ دیگر پناه برد چون روباه که با بچه هایش چنین کند ، و این آخرالزمان باشد .
    هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد ، چون این وضع پیش آید عزب بودن و تجرد حلال شود ، در آن روزگار است که مرد به دست پدر و مادرش تباه و گمراه شود و اگر پدر و مادر نداشته باشد به دست زن و فرزندش و اگر زن و فرزند نداشته باشد، چه بسا هلاکت و تباهی اش به دست خویشان و همسایگانش باشد که او را به تهیدستی و فقر سرزنش کنندو بترسانند و تکالیفی بر او نهند که وی از عهده ان بر نیاید تا گاهی که او به پرتگاه های هلاکت سقوط کند .
    در آخرالزمان  فریبکارانی بیایند که حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند
    و نیز از پیامبر خدا در کتاب کنزالاعمال، حدیث 290324 روایت شده است که فرمود : در آخرالزمان دغلبازان و فریبکارانی بیایند که حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند، انچنان که نه شما و نه پدرانتان چنین حدیث هایی نشنیده باشید. پس دوری گزینید از آنها. مبدا به دام تزویر و فریب شان بیافتید .
    از علی بن ابی طالب(ع) درباه آخرالزمان پرسیده شد : آیا در آن زمان مومنانی وجود دارند؟ فرمود: آری . باز پرسیده شد: آیا از ایمان آنان بر اثر فتنه ها چیزی کاسته می شود؟ فرمود: نه ، مگر آن مقدار که قطرات باران از سنگ خارا بکاهد اما آنان در رنج بسر برند.
    امیرالمونین (ع) فرمود : زمانی بر مردم بیاید که مقرب نباشد جز به سخن چینی ، و جالب شمرده نشود جز فاجر بودن ، و تحقیر نشوند جز افراد با انصاف، در آن زمان دستگیری مستمندان زیان بشمار آید و صله رحم لطف وبزرگواری بشمار آید .(نهج/حکمت 102)
    امام سجاد(ع) فرمود : چون خداوند می دانست در آخرالزمان اهل فکر دقیق النظر خواهند آمد، از این جهت قل هوالله و احد و آیاتی از سوره حدید نازل کرد. بحار 60/18
    بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید
    امام صادق(ع) فرمود : چون قائم ما قیام کند خداوند انچنان نیرویی به چشم و گوش پیروانش داده که به پیک و پیام اور نیازی نداشته باشند و به هرکجای جهان که باشند امام خود را ببینند و سخنش را بشنوند. بحار ۳۶/۴۵
    پیامبر (ص) فرمود :« این دین مدام برپا خواهد ماند و گروهی از مسلمانان از آن دفاع کنند و در کنار ان بجنگند تا قیامت بپا شود » و فرمود « در هر عصر و زمانی گروهی از امتم مدافع احکام خدا باشند و از مخالفان باکی نداشته باشند » کنزالاعمال حدیث34499و34500
             شرایط مردم آخرالزمان و شکل ظاهر و پوشش زنان + تصاویر
    این روزها وقتی در خیابان و اماکن عمومی قدم می زنی اگر بخواهی حالت سرجا بماند جرات سر بالا آوردن نداری و اگر اهل حال(!) هم بودی که …
     
    این قضیه زن و مرد هم نمی شناسد. چه بسیار از زنانی را دیده ام و با گوش خود شنیده ام که از دیدن وضعیت پوشش هم جنسان خود این جمله را زمزمه کرده اند: من که زن هستم خجالت می کشم، وای به حال مردان!
    به گواهی تاریخ و اسناد و کتاب هایی که بسیاری از آن ها توسط غربی ها نگارش شده است، داشتن پوشش و حجاب در ایران ربطی به دوران بعد از اسلام ندارد و آثار تاریخی، کتاب ها و اسناد، نقوش سنگی موید این موضوع هستند که لباس و پوشش زن و مرد ایرانی کاملا متناسب با حفظ حریم حیا و عفت بوده است.
    دختران کوهان دار
    در حدیثی طولانی از پیامبر اکرم در توصیف اوضاع و شرایط مردم آخرالزمان به موضوع شکل ظاهر و پوشش زنان و مردان اشاره شده است. حضرت در یک پیش بینی شرایط جامعه ۱۴۰۰ سال بعد را این طور روایت کرده اند: «سیکون فی آخر امتی رجال، یرکب نساؤهم علی سروج کاشباه الرجال. یرکبون علی المیاثر حتی یاتوا ابواب المساجد، نساؤهم کاسیاب عاریات، علی رؤوسهنّ کاسنمة البخت العجاف، لا یجدن ریح الجنّة! فالعنوهن فانهن ملعونات» «در آخرت امت من مردانی پیدا می شوند که زنهایشان همچون مردها بر روی زینها سوار می شوند، در آن عصر بر فراز تشکها سوار می شوند و تا در مساجد می روند، زنانشان در عین لباس پوشیدن لخت و عور هستند و بر سرشان چیزی همانند کوهان اشتران لاغر است، آنها عطر بهشت را استشمام نمی کنند. آنها را لعنت کنید که آنها از رحمت خدا بدور هستند.»
    فاطمه، جواهری مستور
    به راستی چه به روز زن ایرانی آمده است که حیا و عفتش را به عنوان کالایی بی ارزش در معرض دید ناپاکان قرار می دهد؟
    نداشتن حجاب نتیجه حیا زدایی در جامعه ای است که فاطمه را الگوی خود می داند. در ایام ولادت این برترین زن خلقت خوب است نگاهی به زندگی او بیاندازیم. فاطمه ای که در قله زیبایی، لطافت و ظرافت، پرچم نجابت و حیا و ایمانش به اهتزاز در آمده است و حتی از مرد نابینا خود را می پوشاند. همین بانو با همه اعتقادش به حجاب و حفظ حریم زن، بزرگترین حق طلب تاریخ می شود و ثابت می کند داشتن حیا و عفت و حجاب تناقضی با حظور در اجتماع ندارد.
    آنچه جبرئیل با خود به آسمان برد
    اگرچه شرایط زمانی که در آن واقع شدیم به اجبار ما را جزو انسان های آخرالزمانی محسوب می کند، اما می توان با تمسک به دو نیروی ایمان و اراده کاری کرد که بازیگر نقش منفی صحنه های آلوده دنیا نبود.
    پیامبر صلی الله علیه و آله در واپسین روزهای عمر شریفشان فرمودند:
    «از برادرم جبرئیل پرسیدم: آیا بعد از من به این جهان فرود می آیی؟
    گفت: آری، ده بار می آیم و گوهرهای زمین را با خود می برم. گفتم: چه چیزها را می بری؟
    گفت: بار اول برکت را از زمین می برم. بار دوم مرحمت را از بندگان می برم. بار سوم حیا را از زنان می برم. بار چهارم عدالت را از حکمرانان می برم. بار پنجم محبت را از دل مردمان می برم. بار ششم شکیبائی را از مستمندان می برم. بار هفتم سخاوت را از ثروتمندان می برم. بار هشتم دانش را از دانشمندان می برم. بار نهم قرآن را از دل قاریان می برم. بار دهم ایمان را از دل مؤمنان می برم.»

    هیئت شهداي غواص (روضه الجواد(ع))شیراز...
    ما را در سایت هیئت شهداي غواص (روضه الجواد(ع))شیراز دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : 1rozatoljavadshiraz1 بازدید : 343 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 17:21